هدف از این تحقیق، تعیین رابطه و سهم مدیریت دانش و سرمایه فکری در یادگیری معلمان بود. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق معلمان آموزش و پرورش شهر تهران بود که با استفاده از جدول مورگان نمونه آماری برابر با 550 نفر برآورد شده است. روش نمونهگیری تصادفی ساده بود و ابزار تحقیق پرسشنامه سنجش میزان یادگیری جرزگومز (2005)، مدیریت دانش رضاییملک، رادفر و رشادتجو (1391) و پرسشنامه سرمایه فکری بختیاریان شهری و فرجی(1393) بوده است.روایی و پایایی پرسشنامهها از طریق بررسی روایی محتوایی، عاملی و محاسبه آلفای کرونباخ انجام شده است. مقدار KMO بزرگتر از 6/0 و برابر با 735/0 و مقدار ضریب آلفای کرونباخ نیز برابر با 935/0 حاصل شد که با توجه به مطلوب بودن هر دو مقدار روایی و پایایی تائید گردید. به منظور تحلیل دادهها از روش رگرسیون خطی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که مدیریت دانش و سرمایه فکری با یادگیری معلمان رابطه مثبت و معنادار دارد. بر اساس نتایج تحقیق ابعاد متغیر سرمایه فکری شامل سرمایه ساختاری، انسانی و ارتباطی هر یک به ترتیب به میزان 29، 28 و 27 درصد و ابعاد مدیریت دانش شامل شناسایی و ایجاد، به کارگیری، هدفمندسازی و انتقال دانش هریک به میزان 20، 39 و 26 درصد از متغیر ملاک، یادگیری را پیشبینی میکنند.
Samiee Zafarghandi, Ph.D. M, Aghakasiri N. The Power of Intellectual Capital and Knowledge Management in Predicting Teachers’ Learning. QJFR 2017; 14 (2) :87-104 URL: http://qjfr.ir/article-1-304-fa.html
سمیعی زفرقندی مرتضی، آقا کثیری ندا. سهم سرمایه فکری و مدیریت دانش در یادگیری معلمان. فصلنامه علمی- پژوهشی خانواده و پژوهش. 1396; 14 (2) :87-104