پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهنیسازی بر خود ناتوانسازی تحصیلی و تنظیم شناختی هیجان در دانشآموزان انجام شده است. روش پژوهش نیمهآزمایشی، با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری پژوهش را همه دانشآموزان دختر دورۀ اول متوسطه در سال 1401-1400 تهران تشکیل دادند. نمونهگیری به صورت هدفمند انجام شد؛ بهاین ترتیب که ابتدا پرسشنامهها در میان 120 نفر از دانشآموزان یک مدرسه که تمایل به مشارکت در پژوهش داشتند، اجرا شد، سپس از میان آنان 32 دانشآموز دارای معیارهای ورود به پژوهش، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (16نفر گروه کنترل، 16نفر گروه آزمایش). آموزش مبتنی بر ذهنیسازی در 10 جلسۀ 60 دقیقهای (8 جلسه دانشآموزان و 2 جلسه والدین)، به مدت دو ماه روی گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که گروه کنترل هیچگونه مداخلهای برایناساس دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای خودناتوانسازی تحصیلی (ASHS) شوینگر و استینسمایر-پلستر (2011) و تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و کرایج (2006) بود. دادههای بهدستآمده از اجرای پیشآزمون و پسآزمون با بهکارگیری روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر ذهنیسازی بر خودناتوانسازی تحصیلی دانشآموزان و همچنین بر تنظیم شناختی هیجان ایشان مؤثر بوده است (P<0.01). از این رو پیشنهاد میشود که در جهت بهبود وضعیت تحصیلی و سلامت روانی دانشآموزان، این رویکرد بیشتر موردتوجه سازمانهای مربوطه قرار گیرد.
Bagherzadeh Jalilvand S, Ahmadi S, Zahrakar K. The Effectiveness of Mentalization-Based Training on Students’ Academic Self-Handicapping and Cognitive Emotion Regulation. QJFR 2025; 22 (2) :29-46 URL: http://qjfr.ir/article-1-2368-fa.html
باقرزاده جلیلوند سارا، احمدی صدیقه، زهراکار کیانوش. اثربخشی ذهنیسازی بر خود ناتوانسازی تحصیلی و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان. فصلنامه علمی- پژوهشی خانواده و پژوهش. 1404; 22 (2) :29-46