رابطه شرم مادر و هوش موفق (تحلیلی، عملی، خلاق) در فرزند: نقش میانجی نگرشهای ناکارآمد در فرزند
|
آزاده فرقدانی  |
|
|
چکیده: (3625 مشاهده) |
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط مستقیم و غیر مستقیم شرم در مادر با هوش موفق(تحلیلی، عملی و خلاق) در فرزند بر اساس نقش میانجی نگرشهای ناکارآمد(اهمیت قضاوت دیگران، نیاز به خشنودی دیگران، نیاز به تایید دیگران، آسیب پذیری و ایده ال گرایی) در فرزندان انجام شده است. جامعه پژوهش همۀ مادران سرپرست خانوار دارای فرزند نوجوان تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) اسلامشهر و فرزندان نوجوان مشغول به تحصیل آنها در مدارس عادی مقطع متوسطه بوده است. پس از ارائه مقیاس شرم ریزوی(2009) به مادران (250 نفر) به منظور تفکیک مادران دارای تجربه شرم، پرسشنامههای هوش موفق گریگورنکو و استرنبرگ (2002) و نگرشهای ناکارآمد وایزمن و بک (1978) در اختیار فرزندان آنها (250 نفر، 18-15 سال) قرار گرفت. تحلیل دادهها با تعداد نهایی 245 نفر(به دلیل افت آزمودنی) با رگرسیون چند متغیره و بر اساس تحلیل مسیر صورت گرفت. یافته هاحاکی از عدم رابطه مستقیم شرم مادر با هوش موفق و ابعاد آن است. همچنین شرم با میانجیگری نگرشهای ناکارآمد اهمیت قضاوت دیگران و آسیب پذیری با هوش موفق، هوش عملی و هوش تحلیلی رابطه دارد. نگرش ناکارآمد اهمیت قضاوت دیگران نیز میانجی رابطه شرم مادر با هوش خلاق است. بنابراین شرم مادر به طور غیرمستقیم با افزایش نگرشهای ناکارآمد در فرزند، هوش موفق و ابعاد آن را در فرزند کاهش میدهد. نگرشهای ناکارآمد و اساساً سازههای شناختی یکی از میانجیهای مهم تأثیرگذاری شرم به منزلۀ یک گرایش کلی شخصیتی و هیجانی در مادر بر عملکرد شناختی فرزند است.
|
|
واژههای کلیدی: شرم، هوش موفق، نگرشهای ناکارآمد |
|
متن کامل [PDF 567 kb]
(1696 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1396/8/9 | پذیرش: 1397/2/21 | انتشار: 1397/11/13
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|