در پژوهش حاضر میزان همخوانی میانسه برنامه درسی قصد شده، اجراشده و کسب شده درس تفکر و سبک زندگی پایه هشتم مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه، نمونه و روش نمونه گیری عبارت اند از: اسناد مربوط به راهنمای برنامه درسی، ۱۰ نفر متخصص موضوعی، ۱۵۵ نفر مربی که به صورت تصادفی خوشه ایانتخاب شدند، ۱۰ نفر ارزشیاب به صورت تصادفی برای مشاهده عملکرد آنها در کلاس درس و ۳۸۴ نفر از دانشآموزان پایه هشتم که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به منظور مشاهده رفتار و عملکرد انتخاب شده اند (هر منطقه آموزشی دو کلاس به صورت تصادفی) و ۱۹ نفر از سرگروه های آموزشی شهر تهران نیز انتخاب شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان برنامه درسی قصد شده و کسب شده و همچنین برنامه درسی قصد شده و اجرا شده همخوانی چندانی وجود ندارد.اگرچه برنامه درسی نسبتاً مناسب است، اما در مرحله اجرا با مشکلات متعدد مانند ناکافی بودن آموزش معلمان، عدم دسترسی به امکانات مورد نیاز، سنگینی محتوا و... روبه رو است. با توجه به ضعفهای مشاهده شده و تحقق نیافتن اهداف راهکار مناسب برای کاهش این شکاف، طراحی مجدد برنامه با استفاده از موضوعات میان- رشته ای و توسعه آموزشهای ضمن خدمت در میان مربیان است.