پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و طرحوارههای ناسازگار اولیه در میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در دانش آموزان دختر انجام گرفته است. در یک پژوهش همبستگی تعداد 398 نفر از دانشآموزان دختر مقطع متوسطه و هنرستان شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 با استفاده از جدول مورگان و کرجسی و با روش طبقهای نسبتی، به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامههای میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی (عیدیزاده و احمدی بلوطکی، 1396)، فرم کوتاه طرحوارههای ناسازگار اولیه (یانگ و براون، 2003) و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، 1999) را تکمیل کردند. دادههای بهدستآمده با نرمافزار آماری SPSS-18 و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان داد رابطه ای مثبت میان مؤلفههای تمرکز مجدد بر برنامهریزی، طرد و بریدگی، محدودیتهای مختل و جهتمندی با میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی برقرار بود و روابط ملامت خویشتن، ملامت دیگران و نشخوارگری با میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی مثبت بود. علاوه بر این نتایج نشان داد که مؤلفههای نشخوارگری، تمرکز مجدد بر برنامهریزی و محدودیتهای مختل به ترتیب با 0/53، 0/10- و 08/0 قادر به پیشبینی میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در دانشآموزان دختر بودند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و طرحوارههای ناسازگار اولیه نقشی مؤثر در میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در دانشآموزان دختر دارند و باید در برنامههای آموزشی و تربیتی مورد توجه بیشتری قرار گیرند.