هدف از پژوهش حاضر تدوین الگویی برای مدرسه اثربخش در دورۀ اول متوسطه متناسب با معیارهای جامعه ایرانی و براساس سند تحول بنیادین، برنامه درسی ملی و اهداف دوره اول متوسطه بود. برای تحقق بخشیدن به این هدف، ابتدا با بررسی مبانی نظری و تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور در زمینه مدارس اثربخش، تعداد 16 مؤلفه استخراج و در قالب پرسشنامه اولیه تنظیم شد. این پرسشنامه برای تعیین روایی صوری و محتوایی به روش کیفی و کمی میان 15 نفر از صاحبنظران علوم تربیتی شمالغرب کشور توزیع شد و مورد تایید قرار گرفت. برای بررسی پایایی به دو شیوه همسانی درونی(آلفای کرونباخ) و آزمون-آزمون مجدد (ضریب همبستگی درونطبقه ای)، پرسشنامه اصلاح شده بر اساس نتایج روایی صوری و محتوایی، در میان 60 نفر از اعضای جامعه به صورت آزمایشی اجرا شد(0/982=α و 0/931=ICC). پس ازتایید روایی و پایایی، پرسشنامه میان نمونه ای 217 نفری از اعضای جامعه اجرا شد و دادههای آن با شاخصهای آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون t تک نمونه ای) از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Amos نشان داد که الگوی 16 مؤلفه ای مدارس اثربخش دارای برازندگی مناسبی است و در اولویتبندی مؤلفههای الگوی مدرسه اثربخش، دستیابی به اهداف با ضریب برآورد شده استاندارد 0/88 مؤثرترین و مؤلفه انتظارات سطح بالا از دانش آموزان با ضریب برآورد شده استاندارد 0/55، کمترین تاثیر را دارند.